کمیسیون رسانش و فرهنگ شورای آلمان حزب واحد:
به پاسخ « پیام سفر رفیق شیر محمد بزرگر به اروپا چه بود ؟ » نوشته رفیق نور محمد سنگر:
رفیق شیر محمد بزرگر ریس نوبتی حزب واحد اخیرا بنا بر دعوت حزب چپ آلمان (Die Linke)جهت اشتراک در کنفرانس « افغانستان دگر » که بتاریخ ۲۸ و۲۹ ماه جنوری سال روان در برلین برگزار گردید ، به کشور آلمان تشریف آورده بودند . در این اواخر در سایت فروزنده ی « سپیده دم » (ناشر اندیشه های دموکراتیک مردم افغانستان) نوشته رفیق (نورمحمد سنگر) زیر عنوان« پیام سفر رفیق شیر محمد بزرگر به اروپا چه بود؟» به نشر رسیده است ، کمیسیون رسانش وفرهنگ شورای آلمان به این باور است: در این شکی نیست که آزادی رسانه ها موجب تعمیق دموکراسی و انتقاد عامل تکامل اندیشه ها و تمدن بشری می گردد . با به دیده نگریستن این دیدگاه ،کمیسیون رسانش و فرهنگ شورای آلمان کاری به کار خامه جناب رفیق سنگر گرامی ندارد، ایشان حق دارند تا دیدگاه شان را پیرامون مسایلی که با دید گاه سیاسی شان همسو نیست ، ارایه نمایند کمیسیون رسانش و فرهنگ شورای آلمان نیز به خود اجازه نمی دهد تا در برابر دیدگاه ایشان بایستد و به مسایلی بپردازد ، که آزادی رسانه را به چالش می کشاند ، مگر این کمیسیون این حق را دارد تا با استفاده از مسایل به نشر رسیده ، حقایقی را که در این مسافرت بروز کرده و از دید رفیق گرامی نور سنگر و یا شاید هم از دید سایر رفقا و دوستان پنهان باشد،بازتاب دهد : نخست اینکه رفیق گرامی شیر محمد برزگر رییس نوبتی حزب واحد چنانی که در بالا به آن اشاره شد، نه برای ملاقات با سازمانهای همسو ، دموکرات ، و چپ افغانی بلکه جهت اشتراک در کنفرانس ( چپ های آلمان) که البته حزب واحد نیز یک سازمان چپ دموکراتیک است تشریف آورده بودند ، با استفاده از فرصت در نشست های هیات اجراییه شورای اروپایی و فعالان و کادر های شورای آلمان نیز اشتراک ورزیدند ، و همزمان با رفقای گرامی پیشین بیروی سیاسی کمیته مرکزی ح.دخ.ا رفقا ، نوراحمد نور ، کاویانی و عبدالوکیل وزیر خارجۀ سابق مشست های حضوری و با رفیق سلطان علی کشتمند صدراعظم پیشین ، گفتگوی تلفونی داشته . که نتایج این ملاقات ها چنانی که خود شان ابراز داشتند خیلی ها سودمند و فروزنده بوده است . از اینکه در خامه ی رفیق سنگر گرامی چنین آمده است :« متاسفانه سکانداران(؟) رهبری عقب پرده نگذاشتند تا این سفر نتایج ملموسی ببار آورد و زمینۀ تبادل نظر بیشتر ایشان با بخش های وسیع از نیروهای "چپ و دموکرات"، را در قبال داشته باشد» .قابل اندیشه وتعمق است زیرا: از دیدگاه این کمیسیون، در شورای اروپایی وشورای آلمان حزب واحد « سکانداران»(؟) عقب پرده وجود ندارد ، نه تنها به ایشان وبه همه دوستان ، هواخواهان ، همرزمان وهم اندیشان وحتا به آگهی همه ی آنانی که با تشکیل وسازمان حزب واحد همنوا نیستند می رساند ، که حزب واحد یک سازمان متحد یکپارچه ومتشکل وعلنی است ، کدام سکانداری در عقب پرده در تشکیل آن وجود ندارد . بازدید رفیق برزگر وملاقات های شان نیز در همین راستا وبا شخصیت های برجسته ، موثر، مثمر وارزنده صورت گرفته است ، نه فراتر از آن ، واگر قرار می شد که این مسافرت به درازا وپهنا می کشید به باور کامل زمینه های ملاقات های شان با سایر نیروها نیز فراهم می گردید .البته مسافرت شان دست آورد های موثر وملموس گسترده ووسیع داشت ، که شورای اروپایی حزب واحد این مسافرت را یک دست آورد بزرگ در شرایط موجود ومطرح شدن حزب واحد را به مثابه یک حزب چپ دموکراتیک در یک تربیون بین المللی موثر وارزنده میداند . در یک بخش دگر خامه ی ایشان آمده است: «این جانب نه تنها با رفیق شیرمحمد برزگر؛ بلکه با اکثریت رهبری و کادرهای مؤثر حزبی در داخل کشور آشنایی داشته و بارها و ساعت ها با هم تبادل نظر کرده ا یم ؛ منجمله با رفیق شیرمحمد بزرگر دو بار درمنزل ایشان ملاقات کاری داشته ام و به کنه افکار و اعتقادات سیاسی شان آشنایی کسب نموده ام، که متأسفانه دیدگاه های اخیرشان تغیيرغیر قابل پیش بینی را برای من و اکثریت رفقا داشت. رفیق برزگر که چون کوه استوار در مکتب سیاسی زنده یاد ببرک کارمل رزمیده اند و امروز نیز با تواضع ایشان را شایسته اسم " رهبر" ، میدانند؛ در سخنرانی ها و پاسخ های رفقا به حرف های اشاره کردند که هيچگونه ربطی به افکار روانشاد ببرک کارمل ندارد .
رفیق سنگر گرامی ! نمیدانیم که شما از کدام حرف ها واشاره های یاد می کنید ؟ که هیچ گونه ربطی به (با) افکار روانشاد ببرک کارمل ندارد؟ رفیق برزگر نه تنها در صحبت های رهنمود دهنده شان به نام ورهبری رفیق زنده یاد ببرک کارمل افتخار کردند ، بلکه باورمند به این اصل زرین که اندیشه وافکار رفیق کارمل محک مبارزات ما خواهد بود نیز هستد اگر باور نمی کنید توجه کنید ، به گفتاورد خود شان که در نشست کادر ها وفعالان شورای آلمان ایراد فرمودند: « رفقای گرامی ! لازم است تا بالای مسایلی که ارزش جدی دارند مکث کنیم ، نخست اینکه در جریان ارایه پرسش ها و دیدگاه ها به آدرس من واژه ی رهبر و از این قبیل چیز ها گفته شد ، من یک رفیق کوچک شما هستم و خود را در برابر پرسش های شما پاسخگو می پندارم ، واژه رهبر به رهبرانی که دارای اندیشه ومکتب سیاسی هستند اطلاق می شود نام رهبران ورزیده وخرد مند ما چون ببرک کارمل و دیگران جاویدانه باد ، نام رهبری به انها می زیبد ، ما رفقای شما هستیم . » رفیق سنگر گرامی ! از اینکه شما در نشست تشریف نداشتید ، نباید با شنید گی ها به قضاوت می پرداختید . و دو دگر اینکه رفیق بزرگر دیدگاه شان رادر مسایل سیاسی ، اقتصادی واندیشه وی حزب در توافق با طرح مرامنامه حزب واحد ارایه فرمودند ، نه فراتر، فزونتر و کمتر از آن . از این که شما باز هم به شنیده گی ها بسنده کرده اید ، تقصیر رفیق بزرگر نی بلکه تقصیر خبر رسان ها است. در یک بخش دگر نوشته جناب رفیق گرامی سنگر عزیز امده است : « «رفیق بزرگر باید درک کرده باشند که آن گروپ ها و سازمانهای که از پیکر حزب جدا شده اند و با نام ، پرچم و اندیشه های آن وداع گفته اند ، یکی از آنها متأسفانه سازمان سیاسی خود شان است که من آن را نه بمثابه یک حزب سیاسی؛ بلکه منحيث تشکیلاتی می شناسم که بیشتر به یک جبهه شباهت دارد تا یک حزب؛ اسناد مرامی آن تا زمانی ارزش قانونی نخواهد داشت که کنگره آن را، بتصویب برساند .» رفیق نهایت گرامی سنگر صاحب! وداع با نام پرچم از نظر شما چیست؟ ایا ح.دخ.او حزب وطن نامی از پرچم داشت؟ اگر داشت در کجا آمده است ، از اینکه شما هنوز دید گاه روانشاد ببرک کارمل را که فراگیر ودر بر گیرنده همه نیروهای چپ ودموکراتیک بود ،منحصر به واژه پرچم می دانید ، پرسش بر انگیز است ، ولی با آنهم اگر شما خود را حق به جانب می دانید وهدف شما از پرچم باز هم نیروهای مبارز وچپ اندیش سده ی پیشین است ، حزب واحد خود را به آن متعهد می داند ، اگر باور نمی کنید یکبار دیگر رویکرد شما را به طرح مرامنامه حزب واحد معطوف می داریم در یک بخش از چنین آمده است : « حزب واحد خود را ادامه دهندۀ مبارزات وجنبش های استقلال طلبانه وتجدد گرایانه، دموکراتیک ، تر قی خواهانه وداد خواهانه سدهء پیشین کشور می داند. حزب... برای ایجاد یک جامعه دموکراتیک ومدنی مرفه وعادلانه بر پایه همکاری وحدت عمل واتحاد سیاسی نیروهای تجددگرا ، ترقی خواه عدالت پسند ، در برگیرنده طبقات ، اقشار ولایه های مختلف جامعه به حیث نیرو محرکه اجتماعی در یک جبه وسیع ضد ارتجاع وعقبگرا به مثابه استراتیژی بزرگ ملی که بر مبنای بر نامه وخط مشی سیاسی علمآ تنظیم شده ، در فرایند تحولات بنیادی ورفورم های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی مرحله به مرحله محقق می شود مبارزه می کند .». از دیدگاه ما حزب واحد ادامه دهنده دقیق ودرست راه رفیق کارمل ، حزب د.خ.ا وحزب وطن میباشد . وچنانی که دیده می شود ادامه دهنده راه مبارزان درست ودگر اندیش رفیق کارمل گرامی است ، در این امر با شما همباور هستیم که تا زمانی که مرامنامه ما در کنگره به تصویب نرسد ارزش قانونی ندارد ، ما هم ادعا نکرده ایم که طرح مرامنامه کدام ارزش قانونی دارد ، ولی نمیدانیم که شما چرا به ارزش قانونی ویا غیر قانونی مرامنامه حزب واحد پرداخته اید ؟ در یک بخش دیگر نوشته رفیق سنگر آمده است : «لحن صحبت های رفیق بزرگر بیشتر دو پهلو و متضاد بود، از یک طرف پیروزی کنگره حزب شان را در همگرایی با دیگر احزاب و سازمانها میدانند و از سوی دیگر برای همه خط پیروی از تصامیم پشت پرده خودشان را تقاضا دارند و راه را برای هرنوع دیالوگ می بندند و افکار منحصر بخود را یک امر پذیرفته شده تلقی نموده که گویا کنگره به آن مهر تائید خواهد زد. حقیقت این است که تا برنامه و اساسنامه حزب واحد توسط کنگره تصویب نگردد ارزش قانونی نداشته و استناد به آن بی پایه است.». رفیق سنگر گرامی ! ما ندانستیم که شما لحن صحبت های رفیق بزرگر را که به اصطلاح شما دو پهلوو متضاد بود از کجا بدست اورده اید ؟ تا جای که متن صحبت های شان در سایت وزین وارزشمند «بامداد» به نشر رسیده، در آن کدام تناقص گویی دیده نمی شود ، ایشان نه تنها یک پهلو ومصمم به اشتراک همه نیروها در کار کنگره پافشاری داشتند ودارند ، بلکه ارزش کنگره را نیز در اشتراک همه نیروهای چپ ودموکرات میدانند ، اینک متن آنچه که ایشان در نشست کادر ها وفعالان شورای آلمان حزب واحد در این مورد ایراد فرموده اند: « مطلبی را که می خواهم برای شما عرض کنم مساله تدویر کنگره به اشتراک همه نیرو های چپ ، دموکراتیک ، دگر اندیش و ملی مذهبی ها در کنگره حزب ماست ، رفقا این مساله یک امر حتمی و واجب است ، باید کنگره به اشتراک نه تنها نمایندگان انتخابی حزب واحد باید با اشتراک همه نیروهای جدا شده از پیکر حزب دیروز ما و حتی سایر نیروهای دگر اندیش ، ترقی پسند،تحول طلب و دموکرات دایر گردد، من و رفیق علومی بخاطر تدویر موفقانه کنگره باور کنید پشت در هر حزب ، هر شخصیت مستقل ، هر دموکرات و هر دگر اندیش رفتیم و باز هم می رویم تا کنگره حزب ما هرچه با شکوه تر وارزشمند تر برگزار گردد ، در اروپا نیز باید رفقا بخاطر حفظ تشکیل موجود تان و دعوت دگر اندیشان و رفقای پیشین تان که تا حال به شما نپیوسته اند ، خانه به خانه بروید .». رفیق سنگر گرامی! ملاحظه فرمایید پافشاری رفیق برزگر به اشتراک همه نیروهای چپ و دموکراتیک و نگارش شما که گویا «خط پیروزی از تصامیم پشت پرده ای خود شان را تقاضا دارند و راه را برای هر نوع دیالوگ می بندند » چقدر در تضاد است ، ندانستیم که تصامیم پشت پرده چیست ؟ دوست گرامی ! یک بار دیگر خدمت مبارک شما وسایر دوستان ورفقای که در جبهه همسو با حزب واحد نیستند عرض می داریم که ما کدام تشکل و یا سازمانی پشت پرده نداریم و نخواهیم داشت حزب ما یک حزب ، صادق ، باز، دگر اندیش و دموکرات است و باقی خواهد ماند ، هویدا است که شما به مسایلی پرداخته اید که اصلآ در نشست مطرح نشده است ، واین دیدگاه اخیر شما اتهام بر انگیز هست. با درد و دریغ پرداختن به اتهامات آنهم میان خالی و بی بنیاد به یک حزب نیرومند و مردمی زیاد پسندیده نیست . در یک بخش دگر خامه رفیق گرامی سنگر چنین آمده است : « دیدگاه های رفیق بزرگر در مورد حضور قوای تجاوزگر ناتو در کشور ما نیز نمی تواند دیدگاه "چپ" باشد. زيرا "چپ" افغانستان از ریشه و اساس تجاوز را محکوم کرده و خواهان قطع هر نوع مداخله نظامی بشمول تمویل و تجهیز باند های تروریستی بوده و آن را مخالف منافع و مصالح علیای کشور، منطقه و جهان دانسته ، برچیدن بدون قید و شرط همه پایگاه های موقت و دایمی آنان را خواهان است.» رفیق گرامی ! حزب واحد نه تنها برعلیۀ تجاوز بوده بلکه با انواع جلوه های آن نیز سر سازگاری ندارد واین مساله در بیانیه رفیق شیر محمد بزرگر رییس نوبتی حزب در نشست برلین نیز بازتاب گسترده داشته است . چنانی که در یک بخش بیانیه شان آمده است : « موجودیت قوای خارجی در افغانستان باید فرجامی داشته باشد ، با بازگشت این نیرو ها بایست نقطۀ ختم پروسه باشد که از همین اکنون آغاز شده است ومحتوای آن را اجرای تعهدات بین المللی تشکیل می دهد . زمینۀ بیرون شدن قوای خارجی از افغانستان تنها با بلند بردن توانایی نظامی اردوی افغانستان به منظور دفاع از تمامیت ارضی، طرح جدول زمانی برای خروج ، تعهدات بین الملی وضمانت های اجرایی در این امر بطور اخص همسایگان ما پاکستان وایران،بازنگری در سیاست های منطقوی با بیان دگر مبارزه با لانه های تروریزم در خاک پاکستان وباز سازی ملکی وحمایت جامعه بین المللی از نیروهای مترقی ، دادخواه وپیشرو در افغانستان ممکن است.». دوست گرامی ! از نظر شما کدام یک از دیدگاه های بالایی با اندیشۀ نیروهای چپ مخالف است؟ ایا شما (البته نه نیروهای چپ) به این باور هستید ، که باید نیروهای خارجی همین امروز از افغانستان بیرون شوند؟ واگر بیرون شوند ، مسوولیت و پیامد های بعدی آن در شرایط کنونی با موجودیت مسایل ، قومی ، ملی ، مذهبی واجتماعی که حالا در حاد ترین شرایط خود رسیده ، بدوش کی خواهد بود؟
در یک بخش دیگر نوشته رفیق سنگر آمده است :
« تدویر موفقانۀ کنگره حزب واحد، بستگی به سطح درک ، آگاهی و درایت انقلابی شما و ارائه يک برنامۀ علماً تنظيم شدۀ چپ و دموکراتيک دارد و مردم افغانستان نيز خواستار طرح ها وارائه برنامه هايی اند ، که درآن راه نجات خويش را از پنجه های خونين جنگ، فقر، بيکاری، بی سوادی، بی عدالتی، نابرابری های اجتماعی، اسارت مافيای تفنگ، ترور و ترياک و اشغالگران بين المللی، که هر روز دها تن ازهم ميهنان ما را درعمليات های زمينی و بمباران های هوايی، بيرحمانه به شهادت ميرسانند ، بصورت روشن دريابند ؛ چيزی که نه در طرح برنامۀ جديد حزب واحد ديده می شود ونه دربيانيۀ رفيق برزگر بازتاب يافت.»
رفیق گرامی ! خوشبختانه همین مساله با بعد گسترده تر آن در بیانیه رفیق برزگر بازتاب یافته که رویکرد شما را دراین مورد خواهانیم:
«رفقا! می خواهم از افغانستانی که روزی شما برای آبادانی آن عرق ریختید و بهترین لحظات زندگی تان را در دفاع از شرف و ناموس آن سپری نمودید یاد آورشوم ، از افغانستانی که اکنون بنا بر جفای ستم پیشه گان بشدت زخمی شده واز پیکر رنجورش خون می چکد آغاز کنم . از افغانستانی که دیگر آرام نیست ودر دام جنگ گیر مانده و شت می زند، از افغانستانی که در گرو جنگ ، جنگ سالاران و جنگ افروزان می تپد و رهایی نمییابد،از افغانستانی که کلتور و فرهنگ دیر پای آن بدست بیگانگان و متجاوزان در معرض لیلام قرار گرفته و هر آن بهترین فرزندانش را مطالبه می کند قصه کنم . رفقا! هر روز اختطاف ، هر روز تجاوز ، هر روز انتحاری وهر روز بمباردمان ، بی گناهان در کشور رنجور ما افغانستان پدیدار است ، ظلم بی عدالتی ، تجاوز به حقوق زنان واطفال ، پا مالی کمترین حقوق شهروندی از جفا های است که در کشور ما صورت می گیرد. می گویند در افغانستا ن حاکمیت قانون وجود دارد . آیا مردم در این حاکمیت حضور دارند ؟ نخیر در این حاکمیت مشتی از وا بستگان وجنگ سالاران خرامید ه اند نه مردم .». بنگرید نگارش شما با حقایق چقدر فاصله دارد . رفیق سنگر گرامی ! آنچه که در فرجام نگارش تان به آن پرداخته اید ، مایه تأسف ماست ، حزب واحد نه تنها به همه ی مردم افغانستان تعلق دارد ، بلکه خانه مشترک همه نیروهای چپ نگر،عدالت پسند ، دادخواه و پیشرو است ، بیاید این حزب واحد نیرومند و همگانی را که با وحدت و یکپارچگی دو حزب همسو نیرومند تر شد ه است ، فرازنده تر وفروزنده تر بسازیم وپرچم پر افتخار آن را در سراسر افغانستان در اهتزاز درآوریم. در فرجام از شما تمنا داشتیم تا پیش از تاختن به مسایل مربوط به حزب واحد و مسافرت رییس نوبتی آن ، گزارشات و اخبار مربوطه آن را از نظر گذشتانده و سپس با انتقادات روشن و سمت دهنده تان ما را در روشنی قرار می دادید ، تا جایی که با نو شته های شما در نشرات آشنایی داریم ، جناب شما قلم توانا و رسا دارید ، ای کاش در این مورد نیز به شایعات بی‌پایه و اطلاعات نادرست و ناپسند بسنده نکرده ، بل با نوشته های دقیق ، علمی، پژوهشی و دلسوزانۀ تان خود و ما را یاری می رسانیدید . با درود
رسانش و فرهنگ شورای آلمان حزب واحد
| 
عنوان: به پاسخ « پیام سفر رفیق شیر محمد بزرگر به اروپا چه بود ؟ » نوشته رفیق سنگر 
3/1/2011, 16:48